سالی که نکوست...

ساخت وبلاگ

داشتم کشوهارو مرتب می‌کردم چشمم به فاکتور خریدهای چهارماه پیش یعنی آبان۱۴۰۲ از هایپر... افتاد. جمع کل چهار میلیون.

خرید چند روز قبل جمع کل چهار و نیم میلیون.

کنجکاو شدم قیمت اقلام رو چک کنم. نکته جالب حذف یکسری از اقلام از خرید جدید بود. چون معمولا ماهانه یا سه هفته یکبار یکسری موارد مشخص رو خرید می‌کنیم. از فاکتور جدید این موارد حذف شده بود: یک کیلو مغز گردو، یک کیلو مغز بادام، سبزی سرخ کرده قرمه سبزی و سبزی آش، پودر آویشن( اون موقع کیلو ۸۰۰ بود که ۲۵۰ گرم خریده بودیم)، ۳۲۵ گرم پودر قهوه(کیلویی ۵۰۰)، یک بسته از دوبسته سینه مرغ یک و نیم کیلویی...) قسمت تلخند قضیه اینه که چهارماه بین دوفاکتور فاصله‌ست و بهای اقلام محذوف حدود یک و نیم میلیون... یعنی آنچه اکنون خریدیم چهار ماه پیش با دو و نیم میلیون خریده‌بودیم( یعنی در این مدت ۲ میلیون رفته روی اجناسی که ۲,۵ میلیون ارزش داشتند)...

قیمتها روزانه، هفتگی و ماهانه بی‌وقفه درحال افزایش و حقوق‌ها سالی یکبار اضافه‌می‌شود... مملکت نیست که بی‌صاحب‌خانه ست، ویرانه‌ست

پی نوشت:

امروز رفتم کمی میوه بخرم... پسرک سه ساله عاشق موزه قیمتشو پرسیدم؛ موز شده بود کیلو صدتومن! گفتم امروز نمیشه اینو بخریم، بعدا با بابا بیا بخر(وعده سر خرمن) دست گذاشت روی انار... خیلی سرتق بازی دراورد پرسیدم چند؛+کیلو ۷۵ هزار تومن! ترسیدم برای بقیه خریدهام پول کم بیاد گفتم میشه همین یکی که برداشته حساب کنید. +بله - ببخشیدچقدر شد؟ +۲۵ تومن! انار رو که آورد خونه و براش چهارقاچ کردم، با اون دستای کوچولوش به من و دوتاخواهراش هرکدوم یک تکه داد. گفتم من نمی‌خوام برای خودت چیزی نموند آخه فسقلی. مرد کوچک من... و در یک غم بزرگ غرق شدم... برای کودکان کار، برای سفره‌های خالی، برای خونه‌های استیجاری که حتی شاید هیچ میوه‌ای رو در حدهمین یک دونه هم مدت‌هاست نتونستن بخرن...

در این سی و هشت سال عمرم میوه دونه‌ای نخریده بودم که خریدم! عَلیٰ برکت الله... الان یه سری پخمه میان می‌گن کشورهای خارجی نرفتی ببینی اونجا هم همینه! پیشاپیش جواب بدم؛ نه وقتی که کشور چهارفصله، تنوع آب و هوایی هم در نقاط مختلف داره و میوه از محصولات صادراتی خودشونه و نه به دلیلی که اینجا داریم به سمت دونه‌ای خریدن میریم... یعنی تورم و گرانی... ضمن اینکه هروقت چیزهای دیگه ایران هم مثل کشورهای اروپایی یا دیگر کشورهای جهان اول شد( از آبادانی و خدمات و حقوقی که به مردم داده میشه و مسائل زیست‌محیطی و پیشرفت علمی فرهنگی تکنولوژی) اونوقت حق مقایسه دارید...

خب به لطف مسئولین و حاکمیت بوق سفره‌ی ماهم مثل خیلی از مردم دیگه روز به روز کوچکتر میشه... عرزشی‌های عزیز که نون در خون مردم می‌زنید و پابوسی بت بزرگ، چوپونتون رو می‌کنید، تشریف بیارید بلندتر عر بزنید... با اون انتخابات نمایشی و ارقام دروغین... رسوایی دنیا و آخرت نصیبتان...

ننگ بر شما... آرزو دارم اگر خود را به خواب زده‌اید رنجِ حاصل از آگاهی، خواب را برای همیشه بر شما و خاندانتان حرام کند...

وای بر ما که سکوت کرده‌ایم در برابر ظلم و ستم...

چهل و پنج سال دست در جیب مردم کردید و پا بر گلویشان گذاشتید...

سالی که نکوست از بهارش پیداست... چه شود سال جدید...

فراموش نکنید این کشتی شکسته، همه را باهم غرق می‌کند...حتی شما دوست عزیز! قایق نجاتی نیست جز وحدت و یگانگی میان مردم...

پی نوشت دو:

« این روزها انسان‌ها , فهمیدن را دوست ندارند بلکه می‌خواهند آنچه را که دوست دارند ؛ بفهمند . فهم , تابعِ خواست شماست یا خواست شما تابعِ فهم است؟ فلسفه‌ای که کنیزک الهیات باشد , بی‌فایده است مانند فلسفۀ قرون وسطی که تابعِ نظر پاپ بود.»

از کتاب خرد گفتگو نوشته غلامحسین ابراهیمی دینانی

خط سوم...
ما را در سایت خط سوم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sky2skyo بازدید : 24 تاريخ : سه شنبه 22 اسفند 1402 ساعت: 0:38