وقتی همه خواب بودیم همای سعادت از فراز این سرزمین پرید و رفت، سیمرغی بود که سیتن نبود، ققنوسی در حال سوختن که تولد دوبارهاش سی سال طول کشید...هما دارابیپی نوشت: ممنون از بولوت عزیز برای زنده نگه داشتن نام این زن بزرگ و هزاران افسوس... بخوانید, ...ادامه مطلب
دورانِ شعر (حماسه) به نظر هگل دورۀ فعالیت مستقل و خودمختار ،انسان دورۀ «قهرمانان» است. نباید از نظر دور داشت که منظور هگل از قهرمانی گری در شجاعت و تواناییهای جنگ آورانه خلاصه نمیشود بلکه در درجه اول «وحدت آغازین جامعه، نبود تضاد میان فرد و جامعه» را در نظر دارد که ترکیب و ترسیم شخصيتهاي خاص هومر را امکان پذیر میسازد. حماسه با مرحلهٔ آغازین تکامل بشر، با دوره ای منطبق است که طی آن به گفتۀ هگل «قهرمان» در «وحدت جوهری با تمامیت اجتماعی» روزگار میگذراند. در حماسه کامل ترین آزادی عمل را مییابیم همه چیز چنان مینماید که از اراده افراد برخاسته است در اثار هومر، نکته اساسی آزادی فردی چهره هاست...اشعار هومر بیانگر مبارزه جامعه به طور کلی است یعنی جامعه در مقام جمعی متحدانه با دشمن خارجی میجنگد و این کار بر مبناي وحدتِ فرد و جمع انجام میگیرد، کشمکشی که میتواند مناسبترین موقعیت را برای حماسه فراهم آورد حالتِ جنگ است جنگ در واقع عبارت است از تمامیت در حال جنبش همگی یک ملت... جنگ بزرگترین فرصتی است که تمامیت ملی برای دفاع از خود دارد ... زیبایی شناسی حالت شاعرانه سروده های هومر در اساس بر نبود نسبی تقسیم کار اجتماعی پیافکنده شده و به تعبیری بیانگر دوره «کودکی» بشر است. هگل البته بدون كشف بنيادهاي اقتصادي عيني در می یابد که حماسه از نظر تاریخی به دورانی وابسته است که زندگی جامعه هنوز زیر سلطه قدرتهای اجتماعی که در مقابل آدمیان، استقلال و خودفرمانی به دست آورده اند در نیامده است شعر عصر قهرمانی که حماسه های هومری برجسته ترین نمونه های آن است بر خودمختاری بر فعالیت خودانگیخته آدمیان پی افکنده شده است، یعنی به قول هگل «فـرد عـصـر قهرمانی» از کُل اخلاقی ای که به آن تعلق دارد جدا نم, ...ادامه مطلب
درس امروز: حتی اگر تمام این سالها مادر خوبی بوده باشم (که این خودش هم یک امر نسبی ست چرا که نتیجهی آنچه بوده ام و بر زندگی و تربیت اخلاقی و علمی فرزندانم اثر گذاشته ام - البته اگر گذاشته باشم و آن هم اثر خوبی باشد- بعدها شاید حدود ده تا بیست سال دیگر نخستین ثمرهاش نمایان شود پس نمی شود به این زودی نتیجهگیری کرد) اما آنچه مسلم است امروز فهمیدم معلم خوبی نبودهام، زیادی به متد آموزشیام و خودم اطمینان داشتم و زیادتر از آن به هوش و شوق علمآموزی دختر دومم... معلمی، در کنار خلاقیت در آموزش و صبوری، سختگیری های خاص خودش را می طلبد که متاسفانه من به عنوان یک مادر در این زمینه زیادی انعطاف نشان دادم... نمیخواهم به نتیجه فکر کنم یعنی نباید فکر کنم نباید اسیرحرف و دهان مردم باشم باید خودم را ببخشم اگر گمان میکنم کوتاهی از من بوده و آرامشم را حفظ کنم... من به تنهایی در حد توانم با وجود همهی فشارهایی که این مدت بر دوشم بود تلاش کردم، گاهی بخشهایی از زندگی خارج از کنترل ما هستند، من تمام وجودم را گذاشتم که همهچیز در حالت تعادل باقی بماند، امروز که کوه بلورین غرورم شکست و از چشمهایم جاری شد فهمیدم از یکجایی به بعد تو دیگر نقش تعیین کنندهای نخواهی داشت همینکه به عنوان حلقهی کوچک این زنجیره نقشت را خوب و درست ایفا کنی کافیست، باقی اش را به دست تقدیر می سپارم... بخوانید, ...ادامه مطلب
حتی اگر آغوش دنیا گرم باشد گنجشک را انگشت هایت آشیانه ست معشوق هم گاهی گلویش گیر عشق است این خرده نان ها در کف عاشق بهانه ست... #مینامهرآفرین بازهم می دانم این نگاره مستعد غزل شدن است...,گنجشک های عاشق ...ادامه مطلب
ای گیسوانت، خوشه های گُلابتون چهره ات، مزارعِ گندمگون و چشمهایت، شراره های سرکشِ خورشید! برخیز و با رقص خیشت دشتِ عشق را شخم بزن و در چین های دامنِ خاکی ات بذر پائیز بنشان... مترسک ها از بوسه های داغِ تو وارفته اند و خاموشند...,شهریور,شهریوری ها,شهریور ماه,شهریور 95,شهریور به میلادی,شهریوری ام,شهریورگان,شهریور شعر,شهریور عاشق انار بود,شهریور ماهی ها ...ادامه مطلب